راحله عبدالحسینی‌-خبرنگار: چه خوب که برخی خانه‌های قدیمی و چشمنواز در دل تهران عاقبت به خیر شدند. از آفت کلنگ نوسازی یا متروکه ماندن در امان ماندند و این فرصت را به ما دادند تا جلوه‌ای از شکوه و معماری نسل گذشته را تماشا کنیم و با خود بگوییم حیف که در بناهای دوره زمانه ما خبری از آینه‌کاری و مقرنس‌کاری و ریزه‌کاری‌های معماری نیست.

عمارت امیر بهادر

یکی از همین عمارت‌های چشمنواز و دلنشین، خانه امیربهادر در خیابان ولی‌عصر(عج)، خیابان سرگرد بشیری واقع شده. محدوده‌ای که هنوز هم به سرپل امیربهادر معروف است. خانه‌ای متعلق به امیربهادر، وزیر دربار و وزیر جنگ مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه بیش از یک قرن قدمت دارد و از 51سال پیش تاکنون انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در آن فعالیت می‌کند. ساعتی مهمان این خانه شدیم.

خانه 3هزار‌مترمربعی امیربهادر در محله امیریه قرار دارد؛ یکی از محله‌های قدیمی تهران که بیشتر اعیان و اشراف در‌آن خانه داشتند. محله‌ای که می‌گویند نخستین بار پایتخت‌نشینان کالسکه‌های باشکوه و مجلل را در این محله تماشا کردند. درباره وجه تسمیه این محله هم خوب است بدانید که کامران میرزا نایب‌السلطنه، پسر ناصرالدین شاه، در محله اعیان‌نشین پایتخت، زمین و باغ و عمارت‌هایی داشت و از آنجایی که به او لقب امیر جنگ هم داده بودند این محله به امیریه معروف شد.

محدوده‌ای محصور بین خیابان‌های ابوسعید، سرگرد بشیری، وحدت اسلامی و کارگر جنوبی. در چنین محله‌ای خانه‌ها و عمارت‌هایی مطابق با معماری اصیل ایرانی ساخته شد؛ عمارت‌هایی که می‌توان ردپای آینه کاری، مقرنس کاری، بیرونی و اندرونی و هشتی را در آنها دنبال کرد.

خانه امیربهادر قدمتی بیش از یک قرن دارد و سال 1280 ساخته شده است. وارد خانه که می‌شویم به سبک عمارت‌های مشابه حوض گرد وسط حیاط به ما خوشامد می‌گوید. استادان معماری در قدیم حوض را فخر معماری ایرانی می‌دانستند. چون با ابزار ابتدایی مثل نخ، حوض را تراز می‌کردند و به اصطلاح چشاب می‌گرفتند.

آن وقت که حوض پر می‌شد، آب در سراسر حوض به یک میزان بالا می‌رفت و از یک طرف سرازیر نمی‌شد. در حیاط خانه 2تندیس قرار گرفته است؛ یکی کمال‌الدین بهزاد، نگارگر قرن نهم هجری و دیگری کمال خجندی، عارف و شاعر قرن هشتم. هر دوی این مجسمه‌ها را استاد ابوالحسن صدیقی، نقاش و مجسمه‌ساز نام‌آور ایرانی و از شاگردان کمال‌الملک ساخته است. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از سال 1346تاکنون در این خانه فعالیت می‌کند.

  • تالار آینه

وارد عمارت که می‌شویم راهرو پر از نقاشی چهره هنرمندان و مفاخر فرهنگی از جمله حسین بهزاد، پروین اعتصامی، کمال‌الملک و دیگران است. تالار آینه هر تازه واردی را مسحور می‌کند؛ جلوه‌ای تمام‌عیار از هنر آینه‌کاری معماری ما. اصالت هنر آینه‌کاری به زمانی برمی‌گردد که از کشورهای اروپایی آینه به تهران می‌آمد. برخی از این آینه‌ها در طول مسیر می‌شکست. اما ایرانی‌های خوش‌ذوق نمی‌گذاشتند این تکه‌های درخشان دور انداخته شود و با استفاده از آن، هنر آینه‌کاری را رواج دادند. آینه در فرهنگ ما نماد پاکی و روشنایی است. در تالار آینه به هر طرف که نظاره می‌کنیم نور می‌بینیم.

  • عمارتی برای پذیرایی از مهمانان وزیر

برای شنیدن توضیحات بیشتر راجع به عمارت امیربهادر مهمان دکتر «حسن بلخاری» رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی می‌شویم. او می‌گوید: «مکانی که امروز به‌عنوان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی شناخته شده، در حقیقت یکی از منازلی است که حسین پاشا خان ملقب به امیربهادر، وزیر دربار و وزیر جنگ دوران مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه در اختیار داشت. معماری زیبا و خاص این عمارت حکایت از این دارد که اینجا منزل شخصی او نبوده و امیربهادر از آن به‌عنوان دفتر کار و برای ملاقات‌های رسمی‌اش استفاده می‌کرد.

طبقه دوم عمارت که اکنون دفتر مدیریت و سالن اجتماعات است طوری طراحی و ساخته شده که نشان می‌دهد اینجا محل زندگی شخصی امیربهادر نبود؛ بلکه محلی برای پذیرایی از مهمانان او به‌عنوان وزیر دربار و وزیر جنگ عهد مظفری و محمدعلی شاهی و برگزاری آیین تعزیه در حیاط بود.»

امیربهادر به‌عنوان وزیر دربار و وزیر جنگ محمدعلی شاه بنا بر مقتضیات زمان، مثل شاه با مشروطه مخالف بود. بلخاری در توضیح بیشتر می‌گوید: «امیربهادر به دلیل اعتقادات مذهبی‌اش با مشروعه موافق بود نه با مشروطه. اعتقادات مذهبی او به قدری بود که در حیاط این خانه مراسم تعزیه برگزار می‌کرد.» خانه امیربهادر طی 2 ماه محرم و صفر میزبان عزاداران حسینی بود و مراسم عزاداری، روضه‌خوانی و تعزیه در آن برپا می‌شد؛ خانه‌ای که آن زمان به حسینیه امیربهادر نیز معروف بود.

  • شاهنامه امیر بهادری

امیربهادر سیاستمدار بافرهنگ و ادب‌پروری بود. شاید به همین دلیل هم باشد که بین همه وزرا و درباریان و رجال سیاستمدار دوره قاجار، نام او باقی مانده است. امیربهادر با 5هزارتومانی که از مظفرالدین شاه گرفت شاهنامه فردوسی را چاپ کرد که به شاهنامه امیر بهادری، معروف و با نسخه‌های چاپ سنگی دیگر متفاوت است. از این نظر که شاهنامه امیربهادری نسبت به نمونه‌‌های قبلی که در کلکته چاپ شده، قطع بزرگ‌تر و تعداد تصاویر کمتری دارد.

در این شاهنامه 42 نمونه تصویری وجود دارد. در حالی که در نسخه‌های دیگر دست‌کم ۵۷ تصویر هست. حسین عمادالکتاب، شاهنامه امیربهادری را خوشنویسی و شیخ عبدالعلی مؤید بیدگلی، آن را تصحیح کرد. محمدصادق ادیب فراهانی هم مقدمه شاهنامه امیربهادری را نوشت و میرزا محمود کتابفروش آن را صحافی کرد. این روزگار مصادف می‌شود با استبداد صغیر و فتح تهران که امیربهادر بعد از فتح تهران، همراه با محمدعلی شاه به سفارت روس پناهنده می‌شود. چند سال بعد هم به اتریش می‌رود. در آنجا چاپ شاهنامه امیربهادری را دنبال می‌کند و در سال 1328 قمری شاهنامه امیربهادری بعد از 10سال چاپ می‌شود. امیربهادر به تهران بازگشت و سال 1297 شمسی از دنیا رفت.

  • حفظ و نگهداری از عمارت 117ساله

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره فعالیت انجمن در این عمارت می‌گوید: «خانه امیربهادر سال 1346 از سوی انجمن آثار ملی خریداری شد؛ انجمنی که ابتدای قرن حاضر یعنی سال 1301 با حضور برخی از بزرگان ادب و فرهنگ کارش را آغاز کرد و تا سال 1346 محل خاصی برای برگزاری مراسم‌ و فعالیت‌هایش نداشت.

تعمیرات و بازسازی بنای عمارت امیربهادر برای حفظ و نگهداری این بنا که به ثبت میراث فرهنگی هم رسیده، با تمام توان از سوی انجمن انجام می‌شود. کتابخانه در طبقه دوم بار سنگینی روی ساختمان ایجاد می‌کرد. قرار شد کتابخانه به طبقه پایین منتقل شود تا از ایجاد بار سنگین روی بنا کاسته شود.» انجمن آثار ملی در طول فعالیت خود بیش از 30 آرامگاه از جمله آرامگاه‌های فردوسی، سعدی، نادرشاه، خیام و... را بنا کرده. مجسمه خیام در بوستان لاله، مجسمه سعدی در شیراز، مجسمه فردوسی و... همگی به سفارش و هزینه انجمن ساخته شده است. مهم‌ترین هدف انجمن، معرفی و بزرگداشت عالمان عرصه فرهنگ و هنر و تمدن اسلامی است.

کد خبر 414682

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha